cinema-center



سرانجام شبکه اپیکس از تمدید سریال Pennyworth برای فصل دوم خبر داد و اطلاعاتی از زمان شروع ساخت و انتشار آن نیز منتشر کرد.

ماه گذشته بود که آخرین قسمت از فصل اول سریال Pennyworth (پنی ورث) از شبکه اپیکس (Epix) به روی آنتن رفت، اما از آن زمان و باتوجه به پایان سریال، بسیاری از طرفداران در انتظار خبر تمدید سریال برای فصل دوم بودند. حال در جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون، این سریال فرعی از مجموعه دی سی (DC) برای فصل دوم نیز تمدید شده است. طبق خبری که TVLine منتشر کرده، شبکه اپیکس از تمدید سریال Pennyworth برای فصل دوم خبر داده است که مانند فصل اول، فصل دوم سریال پنی ورث نیز قرار است در ۱۰ قسمت تولید و منتشر شود. مراحل تولید این سریال نیز برای شروع از ماه ژانویه ۲۰۲۰ (دی یا بهمن ۱۳۹۸) در نظر گرفته شده و انتظار می رود پخش سریال در طول سال ۲۰۲۰ آغاز شود.

مایکل رایت، رئیس شبکه اپیکس در بیانیه منتشر شده گفت:

<<سریال Pennyworth موفقیت بزرگی برای ما بوده که مورد توجه منتقدان و طرفداران نیز قرار گرفته است. این سریال پر ببینده ترین سریال اورجینال شبکه اپیکس تا به امروز بوده که بیش از دو برابر بیشتر از پر بیننده ترین برنامه ما، تماشا شده است. برونو هلر، دنی کنون و بخش تلویزیونی برادران وارنر یک سریال درخشان را به ما داده اند. نمی توانیم بیشتر از این صبر کنیم تا در یک فصل جالب و جذاب دیگر با این بازیگران و تیم خلاق همکاری کنیم>>.

سریال Pennyworth داستان دوره جوانی خدمتکار بروس وین یعنی آلفرد پنی ورث را روایت می کند که درواقع سرباز سابق سرویس هوایی ویژه بریتانیا در دهه سوم زندگی خود بوده است. در این دوره زمانی، وی یک شرکت امنیتی را تأسیس می کند و با یک جوان بسیار پولدار به نام توماس وین آشنا می شود و همکاری می کند. اتفاقات سریال در دهه ۶۰ میلادی و در شهر لندن جریان دارد. برونو هلر در نقش تهیه کننده و نویسنده فیلمنامه درکنار دنی کنون در نقش تهیه کننده، نویسنده فیلمنامه و کارگردان، وظیفه ساخت این سریال را بر عهده دارند. این دو نفر پیش از این در ساخت سریال Gotham (گاتهام) نیز نقش داشته اند.

جک بانون، بن الدریج، رایان فلچر، پالوما فیت، جیسون فلمینگ، اما پایتز، پالی واکر، جسیکا الربی، هینسلی لوید بنت، اما کورین، دوروسی اتکینسون، ایان پولستون دیویس، دنی وب، رامون تیکارام، آنا چنسلر و سارا الکساندر، از جمله بازیگرانی هستند که در فصل اول سریال Pennyworth حضور دارند و به ایفای نقش پرداخته اند.


رابطه جذاب دیگر، رابطه صمیمانه اوسامو و شوتا است. آرزوی اوسامو این است که شوتا او را پدر صدا کند. او در این خانواده در حال تمرین نقش پدر بودن است. شوتا را در راه پول در آوردن برای خانه شریک می کند. در دریا صمیمانه او را متوجه تغییرات بدنش می کند. حتی رابطه او و یوری را نیز مدیریت می کند. در پایان زمانی شوتا نام پدر را بر او می گذارد که دیگر اوسامو را از دست داده است. شوتا را می توان درواقع ادامه شخصیت کیوکو درNobody Knows دانست که حال به یک خانواده دیگر آمده است و کاملا آماده مسئولیت پذیریست. او به نوعی در تمام این مدت متوجه غیر واقعی بودن هویت خودش در این خانواده است. به همین دلیل هیچ گاه نمی تواند رو در روی اوسامو او را پدر صدا بزند.

در این میان تنها شخصیت آکی پرداخت زیادی ندارد و تغییر چندانی در این خانواده نکرده است. او را بیشتر آدمی تنها می بینیم که کار کردن در یک کلوب جنسی روزبه روز او را تنها تر هم می کند. از گذشته رابطه او با خانواده اش نیز چیز چندانی دستگیرمان نمی شود.

خانواده ان فروشگاه، صمیمیت و ارتباطی را در بین اعضایش دارد که از سنت خانواده های ژاپنی می آید، اما کورئیدا در جامعه مدرن ژاپن دیگر نشانی از آن را نمی بیند

یوری که با آمدنش موجب صمیمیت بیشتر افراد این خانواده شده بود، در ادامه با ی ناشیانه اش عاملی برای فروپاشی آن می شود. همچنین به ی های افراد خانواده ناخواسته پایان می دهد. خانواده ای که وقتی دربرابر قانون قرار بگیرند دیگر هویتی ندارند. در سکانس هایی که کورئیدا دوربینش را در جایگاه مخاطب قرار داده تا اعترافات شخصیت هایش را بشنوند، خودش را از قضاوت مبرا کرده و آن را به عهده مخاطبان گذاشته است. هریک از شخصیت ها دربرابر چشمان مخاطب از گذشته ای که از آن آمده اند حرف می زنند. گذشته ای که نشان می دهد که این شخصیت ها آنقدر هم خوب نبودند ولی سیاه هم نیستند. شخصیت های فیلم ان فروشگاه به معنای واقعی خاکستری اند. وقتی ارزش خود را بقای خانواده به هر قیمتی گذاشته اند، قضاوت آن ها سخت می شود. قانون نمی تواند این خانواده را درک کند پس نباید با آن رو به رو شوند. آن وقت منطقی است که برای مادربزرگ اورژانس خبر نکنند. یا در مقیاس تلخ تر وقتی شوتا گیر افتاده است، اعضای باقی مانده به دنبال فرار باشند. اما چنین خانواده ی همان طور که مادربزرگ می گفت دوام زیادی ندارد.

حال در ادامه سرنوشت های نامعلوم زیادی پیش رویمان قرار دارد. همان طور که در فیلم Nobody Knows کورئیدا، کسی نمی داند سرنوشت بچه های باقی مانده در پایان فیلم چه خواهد شد، در اینجا نیز نمی دانیم که سرنوشت یوری و شوتا چه خواهد شد. نمی دانیم آیا خانواده واقعی یوری، دوباره او را سر راه خواهند گذاشت یا نه؟ اما تفاوتی که بچه های این فیلم با فیلم Nobody Knows دارند این است که آن ها شانس این را دارند که در دل یک خانواده جای بگیرند. یوری به خانواده واقعی اش بازگشته است و شوتا نیز به دنبال آن ها خواهد رفت. شاید می توانیم امیدوار باشیم بلاخره یوری و شوتا برخلاف اکثر بچه های سینمای کورئیدا، رنگ مدرسه را به خود ببینند. همچنین یوری و شوتا هرکدام یکبار به سزای عمل خود رسیده اند و شاید در ادامه راهی اخلاقی را برای پول در آوردن انتخاب کنند.

در پایان می توان گفت، خانواده ان فروشگاه، صمیمیت و ارتباطی را در بین اعضایش دارد که از سنت خانواده های ژاپنی می آید، اما کورئیدا در جامعه مدرن ژاپن دیگر نشانی از آن را نمی بیند. فروپاشی این خانواده در انتها، به نوعی نشان از فروپاشی جامعه سنتی ژاپن نیز می تواند باشد.


بازرترین تمهید کورئیدا در فیلمنامه، بازی با اسامی است. به عنوان مثال وقتی یوری به جمع این خانواده می آید و آن ها تصمیم می گیرند که او را نگه دارند، نام او را لین می گذارند. یا حتی متوجه می شویم آکی نام خواهرش را روی خود گذاشته است. اوسامو در اعترافات پایانی فیلم نام دیگری داشته است. این اسامی تاکیدی بر دوگانه بودن زندگی آنهاست. یا در رویکردی دیگر، کورئیدا در چندین نما، از انعکاس تصاویر این خانواده در آینه استفاده می کند. گویی هر آنچه از زندگی این آدم ها می بینیم، وجه دیگری داشته است که آن را ندیده ایم. نمی دانیم کدام خانواده هویت واقعی آنهاست. خانواده ای که از آن بیرون آمده اند یا خانواده ای که در حال حاضر دارند؟

وقتی نوبویو در ساحل به مادربزرگ می گوید: <<گاهی اوقات بهتره که خانواده خودت رو انتخاب کنی>>، مادربزرگ در جواب می گوید: <<البته اگر توقعی نداشته باشی>> و سپس به زیبایی نوبویو اشاره می کند که شاید شایسته انتخاب بهتریست. این دو دیالوگ واکنش ما را نیز نسبت به این خانواده دوگانه می کند. ما نمی دانیم گزاره <<انتخاب خانواده به دست خود>> را تایید کنیم یا نگران آن باشیم. وقتی در ادامه همین دیالوگ، اعضای خانواده دستان خود را گرفته اند و از روی موج ها می پرند، این حس به ما القا می شود که گویی این خانواده می تواند از دل تمام سختی ها عبور کند، اما مسیری که کورئیدا در سی دقیقه پایانی طی می کند، بیشتر این گزاره را به ما یاد آور می شود که شاید ما تنها یک گزینه برای انتخاب خانواده خود داریم. اعضای این خانواده محکومند به آغوش خانواده واقعی خود برگردند. به تعبیر بهتر، خانواده ای که در ۹۰ دقیقه ابتدایی فیلم می بینیم، بیشتر حکم یک تلنگر زدن به اعضایش را دارد. گویی آن ها در دل این بستر خود را برای نقش پذیری آماده می کنند تا بعدا در خانواده واقعی خود بهتر زندگی کنند. همان طور که ورود یوری به خانه آن ها نیز یک تلنگر است و همه را متوجه حس های فراموش شده در خودشان می کند. حتی در لایه های پنهانی فیلم، معصومیت یوری، می تواند تلنگری به جامعه مدرن ژاپن باشد که انگار امثال یوری را نمی بیند. به گونه ای که یوری حتی مجبور به ی می شود تا جایی در میان آن ها داشته باشد. اگر آینده یوری تباه شود دیگر چیزی از این جامعه باقی نمی ماند. به همین دلیل است که هریک از افراد خانواده گویی بخشی از گذشته و فقدان خود را در یوری می بینند و به واسطه او می خواهد آن را جبران کنند.

ورود <<یوری>> به خانه آن ها به مثابه یک تلنگر است که همه را متوجه حس های فراموش شده در خودشان می کند

نوبویو که نمی تواند صاحب فرزند شود و گذشته اش چیزی شبیه به یوری بوده است، تمرین مادر بودن می کند. در صحنه ای که لباس های قدیمی یوری را آتش می زند (درواقع سعی دارد هویت قبلی او را پاک کند) و محکم یوری را در آغوش گرفته است، گویی تمام حسرت های زندگی اش را با این در آغوش کشیدن به ما نشان می دهد. این تمام چیزی است که نوبویو آن را دوست داشتن نام می گذارد. مادربزرگ نیز (که در واقعیت مادربزرگ آکی نیز است) به یادش می افتد که برای یوری لباس بدوزد. محبتی که پیش از آن فراموش کرده است در حق آکی انجام دهد. مادربزرگی با نقش آفرینی (ین کیکی) که درواقع مادر بزرگ همیشگی فیلم های کورئیداست. مادربزرگی که کاملا خاکستریست. از تنهایی گریزان است و حاضر است به همه محبت کند تا او را تنها نگذارند. در روی دیگر همچنان حسابرس است و سعی دارد هر طور شده برای بقای زندگی خود پول در بیاورد. اینجا است که حتی شخصیت های پیر کورئیدا نیز به راحتی تسلیم نمی شوند و منفعل نیستند. این مادربزرگ در تمام فیلم ها ادامه پیدا کرده است تا نهایتا در این فیلم برای همیشه آرام بگیرد.


فیلم Shoplifters <<ان مغازه>> ساخته هیروکازو کورئیدا را می توان به نوعی عصاره فیلم های قبلی او دانست که حال در این اثر تکامل یافته است.

هیروکازو کورئیدا از آن دسته فیلمسازانی است که می توانیم نامش را فیلمساز مولف بگذاریم. فیلمسازانی که اگرچه در کارنامه خود چندین فیلم ساخته اند، اما درواقع باید بگوییم که آن ها همواره خواسته اند یک فیلم بسازند و فقط آن را قدم به قدم کامل کرده اند. کورئیدا در طول سیزده فیلم خود (به جز فیلم Third Murder که البته آن هم رگه هایی از مولفه های کورئیدا را در قالب ژانردارد)، چه از نظر فرم و چه از نظر محتوا مولفه هایش مشترک است. فقدان هویت و اصالت یافتن در دل خانواده، فقر و حاشیه نشینی، نگاه به تربیت کودکان و نوجوانان از منظر تحصیل، مسئولیت پذیری و بلوغ و به طور کلی پرداختن به آدم هایی که گویی درجامعه مدرن ژاپن دیده نمی شوند، دغدغه هایی هستند که کورئیدا غالبا این ها را از نگاه یک دروبین ثابت، در نماهای لانگ شات به همراه میزانسن هایی شبیه به کارهای یاسوجیرو اوزو و پر از جزییات در طراحی صحنه، به نمایش می گذارد.

به نوعی فیلم هایش روی مرز شعار زدگی و سانتی مانتال ایستاده اند و به ندرت لغزش به یک سو می کنند. دلیلش این است که او غالبا نگاه انتقادی اش را در فضا سازی حاکم بر آدم هایش نشان می دهد و دوربینش بدون قضاوت و با فاصله از سوژه ها قرار می گیرد. به عنوان مثال در فیلم ان فروشگاه ما تنها از یک قاب متوجه می شویم که آن ها حاشیه نشین هستند.

جایی که شوتا و یوری درکنار رودخانه قدم می زنند و به وسیله حصاری کاملا از خانه های شهری در بک گراند جدا شده اند. کورئیدا در این فیلم حرف هایش را در قاب هایی می زند که سهمی برای آسمان قائل نیست و شخصیت هایش میان انبوهی از خانه های حاشیه ای محبوس شده اند. اکثرا در محوطه خانه نماهای لانگ به ما نشان می دهد تا کاملا بر فضای خانه اشراف داشته باشیم و برای قضاوت چیزی را از دست ندهیم. همچنین نماهای لانگ او باعث می شود که با ایجاد سه سطح Midground ،Foreground و Background در فضای خانه ای کوچک ایجاد عمق کند. در طراحی صحنه خانه، خرت و پرت های فراوانِ ریز و درشت در اطراف آدم ها دیده می شود که در خدمت فضا سازی آن خانه است و اگر فقری وجود دارد صرفا در همین فضا سازی دیده می شود. از حال و هوای شخصیت های فیلم به هیچ عنوان نمی شود فهمید که آن ها فقیرند یا خود را شکست خورده می دانند.

در سینمای کورئیدا، شخصیت هایی از پیر و جوان گرفته تا نوجوانان و کودکانی را شاهد هستیم که هیچ یک آدم هایی از پیش باخته نیستند و برعکس آن ها را بسیار صاحب اراده و مسئولیت پذیر می بینیم که می خواهند به سختی پول در بیاورند و زندگیشان را بگذرانند. کورئیدا همچون یک چشمِ ناظر، تنها مشاهدات خود را در اختیار ما می گذارد و سعی نمی کند با احساساتی کردن بیش از حد مخاطب یا سیاه نمایی، برای شخصیت هایش ترحم بخرد. همین مشاهدات به اندازه کافی دردناک و تاثیر گذار هستند و حرمت آدم هایش را هم حفظ می کنند. چنین تمهیداتی حاصلش شده است یک سینمای به شدت اخلاقی و انسانی که جهان امروز به آن نیاز دارد. به تماشای برنده نخل طلای کن ۲۰۱۸ بنشینید و سپس با تحلیل بیشتر فیلم همراه شوید. لازم به ذکر است که فیلم ان فروشگاه به هیچ عنوان فیلمی برای یکبار دیدن نیست و پس از رازگشایی انتهای آن، باید چند باره به تماشای این فیلم بنشینید و در تماشای زندگی این خانواده صبوری کنید.

در ادامه جزییات داستان فیلم لو می رود

کورئیدا غالبا زندگی شخصیت هایش را از نگاه یک دروبین ثابت، در اندازه نماهای غالبا لانگ شات، به همراه میزانسن هایی شبیه به کارهای یاسوجیرو اوزو و پر از جزییات در طراحی صحنه، به نمایش می گذارد.

وقتی اوسامو و شوتا، در ابتدای فیلم، از یک فروشگاه ی می کنند، حس می کنیم قرار است فیلمی تماشا کنیم که به موقعیت های جذاب از انواع ی ها بپردازد. غافل از آنکه ما صرفا شاهد یک روز دیگر از زندگی یک خانواده بودیم که برای امرار معاش روی به ی آورده اند و قرار نیست فیلمی صرفا درباره ی ببینیم. ی هم از مسائفهرست که گویی در حاشیه فیلم قرار می گیرد. هدف اصلی کورئیدا باز هم خانواده است. خانواده ای که از نگاه او همه چیز در آن معنا می یابد و اصالت می پذیرد. هر فرد می تواند در دل آن نقشی بپذیرد و به واسطه آن نقش به زندگی اش معنا ببخشد. کورئیدا در دل فیلم هاش اکثرا به طریقی ما را به مفهوم خانواده که نشانی از سنت ژاپن نیز در آن است ارجاع می دهد. گاهی فقدان یکی از اعضا موجب می شود که افراد دوباره به خانه پدریشان بیایند و ارزش های گذشته شان را مرور کنند، فیلم های همچون Still Walking و After Storm. گاهی فرزندان یک خانواده با نبود پدر و مادرشان مجبور می شوند خود یک خانواده تشکیل دهند مانند Nobody Knows. حتی ممکن است فرزندانی در خانواده هایی کاملا متفاوت زندگی کنند و به ناگاه متوجه شوند متعق به خانواده ای دیگر هستند و هویت دیگری دارند مانند Like Fther Like Son.

این بار در ان فروشگاه، آدم های غریبه ای هرکدام نقشی را پذیرفته اند تا جمعی به نام خانواده را دور هم تشکیل دهند. ساموتا در نقش پدر، شوتا در نقش پسر، نوبویو در نقش مادر، هاتسوئه در نقش مادر بزرگ، آکی در نقش خواهر بزرگتر شوتا و یوری، کودکی که در مسیر فیلم به جمع آن ها اضافه می شود نقشی به عنوان خواهر کوچک شوتا را می پذیرد. جالب است که هر یک از افراد پیش از ورود به این جمع، هویت دیگری داشته اند و در دل این خانواده هویت تازه ای را برای خود دست و پا کرده اند. حال کورئیدا برای به تصویر کشیدن این دوگانگی، تمهیدات خاصی را اندیشیده است.


ایوان مک گرگور در مصاحبه جدید فاش کرد که بیش از ۴ سال است که از ساخت یک اثر مستقل از شخصیت اوبی وان کنوبی با خبر بوده است.

ماه شهریور امسال بود که ساخت سومین سریال Star Wars (جنگ ستارگان) را رسما تایید و اعلام کرد که این سریال لایو اکشن قرار است براساس شخصیت اوبی وان کنوبی ساخته شود و همچنین در این سریال شاهد بازگشت ایوان مک گرگور برای نقش آفرینی دوباره نیز خواهیم بود. حال در جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون، اطلاعات جدیدی از سریال Obi-Wan Kenobi منتشر شده است. در مصاحبه با Men'sJournal، مک گرگور اطلاعات جدیدی از سریال مستقل این جدای محبوب به اشتراک گذاشته است. ۱۵ سال از آخرین حضور این بازیگر در دنیای جنگ ستارگان می گذرد و حال مک گرگور زمان اتفاقات سریال را توضیح داده است.

او به طور دقیق گفت که اتفاقات سریال هشت سال پس از حوادث فیلم Revenge of the Sith (انتقام انتقام سیث) و ۱۱ سال قبل از شروع اتفاقات فیلم (امیدی تازه) آغاز خواهد شد. مک گرگور توضیح داد:

<<این داستان بین قسمت سوم و قسمت چهارم قرار دارد که جدای ها در حال فروپاشی و نابودی بودند. آرک داستانی او که به طریقی ما او را می شناسیم و نمایش یک بخش متفاوت از آن، بسیار جالب خواهد بود. من فکر می کنم مواجه شدن او با این واقعیت که همه جدای ها در پایان قسمت سوم سلاخی شده اند و کار آن ها به پایان رسیده، می تواند بسیار جالب باشد.>>

مک گرگور در ادامه اظهار داشت که او فیلم هایی که در آن بازی کرده، را از زمان انتشار هنوز نتوانسته دوباره ببیند، اما او قرار است به عقب تر بازگردد و احتمالا تصمیم دارد تا برای بازی در نقش اوبی وان کنوبی آماده شود. این بازیگر توضیح داد:

<<من می خواهم به احساسی که الک گینس در نقش اوبی وان بازی کرده بود، نزدیک و نزدیک تر شوم. احساس می کنم که از نظر سنی به او نزدیک تر شده ام و بنابراین انجام این کار برای من ساده تر خواهد بود.>>

مک گرگور در ادامه تایید کرد که سریال Obi-Wan Kenobi در ۶ قسمت یک ساعته تولید و منتشر خواهد شد، اما مشخص نیست که این سریال درنهایت یک مینی سریال خواهد بود یا اینکه ممکن است برای فصل های آینده هم تمدید شود. او همچنین فاش کرد که بیش از ۴ سال است که از این پروژه خبر داشته است. مراحل فیلم برداری و تولید سریال اوبی وان کنوبی قرار نیست زودتر از سال ۲۰۲۰ آغاز شود و طرفداران نباید زودتر از سال ۲۰۲۱ شاهد انتشار این سریال باشند. سرویس استریم دیزنی پلاس در تاریخ ۱۲ نوامبر امسال (۲۱ آبان) آغاز به کار خواهد کرد که هم زمان با آن، پخش سریال The Mandalorian (ماندالوریان ) از این سرویس استریم منتشر آغاز می شود.


نویسندگان فیلم Zombieland: Double Tap تایید کردند که رایان رینولدز در آستانه حضور در این فیلم و بازی در یکی از نقش های جدید آن بود.

مدتی می شود که اکران جهانی فیلم Zombieland: Double Tap (سرزمین زامبی ها 2: دابل تپ) آغاز شده و این فیلم توانسته عملکرد خوبی را در گیشه داشته باشد و این فیلم کمدی ترسناک تا به امروز بیش از ۶۳.۶ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کرده که این فروش شامل ۴۷ میلیون دلار در آمریکای شمالی و ۱۶.۶ میلیون دلار در دیگر کشورهای جهان می شود. حال در جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون، ممکن بود بازیگر دیگری نقش البوکرکی را در دنباله فیلم Zombieland (سرزمین زامبی ها) بازی کند. در مصاحبه با ددلاین، پال ورنیک و رت ریس، نویسندگان این فیلم تایید کردند که رایان رینولدز گزینه اولین آن ها برای بازی در نقش البوکرکی در فیلم Zombieland 2 بوده است.

آن ها فاش کردند که تداخل فیلمبرداری فیلم با برنامه های رینولدز و همچنین تمایل او برای گذراندن وقت بیشتر با خانواده باعث شد تا این نقش در نهایت به لوک ویلسون برسد. ورنیک به شوخی گفت:

<<هدف ما این بود که تنها فیلم هایی را بسازیم که در آن رایان رینولدز باشد، اما این یکی فیلم از دست ما در رفت. لوک شگفت انگیز و برای ما فوق العاده بود.>>

در فیلم Zombieland: Double Tap ، شخصیت البوکرکی به عنوان شخصیت همزاد تالاهاسی با بازی وودی هارلسون، معرفی می شود که این شخصیت به همراه شخصیت Flagstaff با بازی توماس میدلتیچ، وارد فیلم شد که این شخصیت نیز در واقع همزاد شخصیت کلمبوس با بازی جسی آیزنبرگ، بوده است.

در حال حاضر انتظار می رود که ورنیک و ریس بار دیگر در فیلم Deadpool 3 (ددپول ۳) با رینولدز همکاری کنند که طبق گفته این دو نویسنده، آن ها ایده فوق العاده ای برای قسمت سوم فیلم Deadpool (ددپول) دارند و امیدوار هستند این فیلم بخشی از فاز آینده دنیای سینمایی مارول نیز باشد.

همچنین ورنیک و ریس تایید کردند که فیلم Deadpool 3 همچنان با رتبه بندی سنی بزرگسال (R) ساخته خواهد شد. علاوه بر همکاری در فیلم Six Underground (سیکس آندرگراند)، ورنیک و ریس وظیفه نوشتن فیلمنامه فیلم Clue (سرنخ) با بازی رینولدز را نیز بر عهده دارند که جیسون بیتمن علاوه بر بازی قرار است وظیفه کارگردانی این فیلم کمدی را نیز بر عهده داشته باشد.


ریچل وایس، بازیگر فیلم The Favourite، برای ایفای نقش الیزابت تیلور در فیلم زندگینامه ای <<یک رابطهٔ خاص>> انتخاب شد.

ریچل وایس، بازیگر سینما و تئاتر انگلیسی قرار است نقش نقش الیزابت تیلور را در فیلم زندگینامه ای A Special Relationship (یک رابطهٔ خاص) ایفا کند؛ الیزابت تیلور، بازیگر سرشناس آمریکایی و برندهٔ دو جایزه اسکار در بخش بهترین بازیگری است و وی از مشهورترین بازیگران انگلیسی-آمریکایی سینمای هالیوود بود و این فیلم سرگذشت زندگی این بازیگر و از زمان آغاز حرفه بازیگری تا تبدیل شدن تیلور به یک فعال اجتماعی را به تصویر می کشد. داستان فیلم A Special Relationship روایتگر دوستی تیلور با دستیارش، راجر وال است و از دریچهٔ نگاه این شخصیت روایت خواهد شد. فیلمنامه این فیلم را سایمون بیوفی که جایزه اسکار را در کارنامه کاری خود دارد، خواهد نوشت و احتمالاً کارگردان پروژه زن خواهد بود.

تهیه کنندگی این پروژه شرکت فیلمسازی سی- سا فیلمز (See-Saw Flims) بر عهده لین کانینگ و امیل شرمن خواهد بود و سایمون جیلیس از شرکت فیلمسازی سی-سا فیلمز، رئیس اجرایی پروژه است. دنی پرکینر، باربارا برکوویتز و تیم مندلسون، تهیه کنندگان اجرایی فیلم A Special Relationship خواهند بود.

الیزابت رزموند تیلور در ۲۷ فوریه ۱۹۳۲ در شهر لندن به دنیا آمد. پدرش فروشنده و دلال آثار هنری و مادرش بازیگر بود و هر دو آمریکایی بودند و به همین دلیل او دارای تابعیت دوگانه آمریکایی-انگلیسی بود. تیلور در کودکی و هنگام جنگ جهانی دوم همراه خانواده اش به شهر لس آنجلس مهاجرت و بازیگری را از ۹ سالگی آغاز کرد؛ وی در بسیاری از ماندگارترین فیلم های کلاسیک سینمای آمریکا که به <<دوران طلایی هالیوود>> مشهور شد، به ایفای نقش پرداخت و از مشهورترین فیلم های این بازیگر قدیمی و محبوب می توان به فیلم Who's Afraid of Virginia Woolf (چه کسی از ویرجینیا وولف می ترسد؟)، فیلم Little Women (ن کوچک)، فیلم Cat on a Hot Tin Roof (گربه روی شیروانی داغ)، فیلم Cleopatra (کلئوپاترا) و فیلم The Taming of the Shrew (رام کردن زن سرکش) اشاره کرد. تیلور در کارنامه کاری خود در بیش از ۱۰۰ فیلم حضور داشت و آخرین نقش آفرینی وی مربوط به فیلم تلویزیونی These Old Broads (این ن پیر) متیو دایموند مربوط می شود که از شبکه لایف تایم پخش شد و وی در این فیلم با بازیگرانی چون شرلی مک لین، دبی رینولدز، جوآن کالینز و جاناتان سیلورمن همبازی بود.

فیلم A Special Relationship، سرگذشت زندگی تیلور از زمان آغاز حرفه بازیگری تا تبدیل شدن وی به یک فعال اجتماعی را به تصویر می کشد

لین کانینگ و امیل شرمن در مورد ساخت فیلم A Special Relationship و انتخاب ریچل وایس برای ایفای نقش الیزابت تیلور چنین گفتند:

<<موضوعی مشخص و واضح است که تماشاچیان بسیار مشتاق تماشای زندگی خصوصی ستاره های بی بدیل هالیوود هستند؛ بازیگری شناخته شده تر و معروف تر از الیزابت تیلور نداریم و سایمون بیوفی نقشی را در فیلمنامه نوشته است که بر جنبه های شوخ طبعی و البته انسانیت تیلور تأکید دارد و قطعاً بازیگری با استعدادی خارق العاده چون ریچل وایس، به زیباترین شکل ممکن می تواند این نقش را ایفا کند.>>

ریچل وایس نیز یک جایزه اسکار و یک جایزه گلدن گلوب در کار دارد و یکی از محبوب ترین ستارگان هالیوود است و انتخاب وی، انتخاب هوشمندانه برای ایفای نقش تیلور است. از معروف ترین فیلم های وایس می توان به فیلم The Shape of Things (شکل اشیاء)، فیلم Constantine (کنستانتین)، فیلم Enemy at the Gates (دشمن پشت دروازه ها)، فیلم The Fountain (چشمه)، فیلم The Lovely Bones (استخوان های دوست داشتنی)، فیلم The Lobster (خرچنگ)، فیلم Disobedience (نافرمانی)، فیلم The Bourne Legacy (میراث بورن) و فیلم The Favourite (سوگلی) اشاره کرد که آخرین نقش آفرینی وی مربوط به این فیلم تحسین شده می شود. وی در فیلم یورگوس لانتیموس، کارگردان فیلم My Best Friend (بهترین دوست من)، فیلم Dogtooth (دندان نیش)، فیلم The Killing of a Sacred Deer (کشتن گوزن مقدس) و فیلم The Lobster، نقش شخصیت سارا چرچیل را بر عهده داشت و با بازیگرانی چون الیویا کلمن در نقش ملکه آن یا آن استوارت، اِما استون در نقش ابیگیل مَسَم یا بارونس مسم، نیکلاس هولت در نقش رابرت هارلی، جو آلوین در نقش ساموئل مسم و اولین بارون مسم، مارک گیتیس در نقش جان چرچیل و اولین دوک مارلبرو، جیمز اسمیت در نقش سیدنی گودالفین و اولین کنت گودالفین و جنی رینزفورد همبازی بود؛ این فیلم با استقبال بسیار خوبی از سوی منتقدان همراه شد و با بودجهٔ ۱۵ میلیون دلاری، فروشی ۹۶ میلیون دلاری در گیشه داشت.

وایس یکی از بازیگران فیلم Black Widow (بلک ویدو) خواهد بود و کیت لند، کارگردان فیلم Somersault (پشتک)، کارگردانی فیلم <<بلک ویدو>> را براساس فیلمنامه ای از جک شفر و ند بنسون، بر عهده خواهد داشت. همچنین اسکارلت جوهانسون قرار است بار دیگر نقش ناتاشا رومانوف را در این فیلم بازی کند. اسکارلت جوهانسون در نقش ناتاشا رومانوف (بلک ویدو)، دیوید هاربر در نقش الکسی شوتساکف (رد گاردین)، ریچل وایس در نقش ملینا (آیرون میدن)، فلورنس پیو در نقش یلنا بلووا، او.تی. فاگبنلی در نقش ریک میسون و ری وینستون، از جمله بازیگرانی هستند که در فیلم Black Widow حضور دارند و به ایفای نقش خواهند پرداخت؛ بااین حال، بازیگر نقش تسک مستر هنوز معرفی نشده است. فیلم Black Widow در تاریخ ۱ می ۲۰۲۰ (۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹) روی پردهٔ سینما خواهد رفت.


: HBO سریالی را از روی یک رمان درباره اساطیر یونانی می سازد.

به نقل از هالیوود ریپوتر شبکه HBO سریالی از یک رمان با نام Circe نوشته <<مادلین میلر>> می سازد. این کتاب جزو کتاب های پر فروش بوده و حالا این شبکه قرار است یک روایت امروزی و مدرن از اساطیر یونانیدر ۸ قسمت از این کتاب تولید کند.

زوج نویسنده Rick Jaffa و Amanda Silver که قبلا کارهایی مانند دنیای ژوراسیک و سرزمین میمون ها را نوشته اند نویسندگان و تهیه کنندگان این سریال خواهند بود .Circe در حقیقت یک نیمف است؛ نیمف ها همان الهه های کوچک در طبیعت هستند که غالبا در ادبیات اساطیر یونان دوشیزگان جوان توصیف می شوند.

او یکی از این نیمف ها است که در حال قدرتمند شدن و تبدیل به یک جادوگر بزرگ است که می تواند اینبار با خدایگان و تایتان ها و هیولاها مبارزه کند.

داستان درباره عشق، خیانت، تراژدی، کشمکش بر سر جاودانگی است که از نگاه نه روایت می شود. سارا آبری سرپرست سریال های تولیدی HBO MAX گفته که از طرفداران آثار زوج نویسنده است و مطمئن است که ایندو قدرت لازم برای خلق یک سریال درباره جهان های حماسی و تخیلی را دارند که کارکاترهای احساسی و جانداری در آن زندگی می کنند. او اظهار امیدواری کرده است که سریال Circe با داشتن یک تیم رویایی وارد زندگی خواهند شد.

در این سریال بازیگرانی چون انسل الگورت، آنا کندریک و کیلی کوئوکو بازی خواهند کرد.


تیم بازیگران

بازیگران نقش خیر و شر این درام که به خوبی تعریف شدند با قدرت و انگیزه مشابهی با یکدیگر رقابت میlrm;کنند تا پایان درخشان فیلم را رقم بزنند. نکته ای که باید تحسین کنیم تعداد بازیگران فیلم است که نوسان ندارند و نقشlrm; آنlrm;ها تا آخرین قاب های تصویر در سریال هدر نمیlrm;رود.

بار سریال روی دوش جانگ گیون سوک است که در سریال نقش و همچنین دادستان را به عهده دارد که با برقراری تعادل و تعهد بالایی از عهده هر دو شخصیت خود برمی آید. دقت او در تغییر شخصیت ها که حتی داخل داستان تغییر می کنند به قدردانی نیاز دارد. تقابل او با تبهکار استادی با با بازی <<جانگ وونگ این>> باعث بالا بردن هیجان این نمایش میlrm;شود که عوامل سریال آن را باید مدیون بازی هوشمندانه این دو بازیگر باشند.

سپس به بازیگر زن مهم سریال یعنی هان یه -ری می رسیم که با وجود دو بازیگر مرد نقش اول فوق العاده بازی خود را با آنها وفق می دهد و این اطمینان را به وجود می آورد که حضور قالب دو نقش مخالف مرد سریال موقعیت او را در داستان نمی بلعد.

در نهایت به تیم بازیگران نقش فرعی می رسیم که از تقریباً بازیگران جدیدی تشکیل شده است که به نحوی با موفقیت در این سریال ظاهر شده و موقعیت خود را در درام های آینده تضمین می کنند. آنlrm;ها توانسته اند به شیوه خودشان تعادل در نقشlrm; و حضورشان در صحنه را به وجود آورند.

طرح داستانی دقیق و هوشمندانه

نحوه داستان سرایی سریال سوییچ تغییر جهان به نحوی است که تصویر بزرگی که ابتدای فیلم به نمایش درمی آید دارای یک جمع بندی باشکوه در پایان است. پیچش های داستانی جالب بودند ولی نویسندگان منطق بین عناصر داستان را حفظ کردند تا بیننده سردرگم نشود.

یکی از نکات مهمی که باعث شد این سریال تعقیب کنندگان زیادی برای خود به دست آورد طرح داستانی دقیق ولی با این حال هیجان انگیز آن بود. سبک نویسندگی داستان سریال یک مسیر قابل پیش بینی ولی رضایت بخش به وجود آورد تا بینندگان از رقابتی که شخصیت قهرمان و شرور داستان داشتند لذت ببرند.

بار درام سریال سوییچ تغییر جهان تکیه بر دلیل واقعی داستان داشت که سعی می کرد آن را به بیننده انتقال دهد و اضافه کردن بار عاطفی به سریال بدون شک هوشمندانه بوده است. با اولویت بندی پیام داستان، مخاطب حتی میل پیدا نمی کند آن را یک داستان عاشقانه بداند چون به سادگی کنجکاو است تا پایان ماجرا برای شخصیت شرور داستان را بداند.

نکات دوست داشتنی سریال سوییچ تغییر جهان

تمامی شخصیتlrm;ها جالب و به یادماندنی هستند. گسترش روابط، جریان و بررسی آنlrm;ها بسیار روان است. حتی با آن که این درام روی داستان تمرکز دارد، بازیگران نقش خود را به بهترین شکل ممکن بازی می کنند. کارگردانی سکانس های اکشنlrm; بسیار جالب است و تدوین گران سریال به خوبی ازعهده تعلیق برآمده اند.

بار عاطفی بین شخصیت ها نیز به شکل درستی ترسیم شده است. موسیقی متن به ویژه دو آهنگ Raise Me Up و Crazy فوقlrm;العاده هستند. هنگامی که به دیدن سریال سوییچ تغییر جهان می نشینید درگیر داستان سا دو چان می شوید. حال و هوای سریال، شخصیت ها و حتی موزیک یک درام حقوقی - جنایی عالی و درگیرکننده به وجود می آورند که در دل آن فعالیت های پلیس و نمایش هوشمندانه قهرمانان و تبهکاران سریال قرار دارد.

این اثر درخشان کره ای موفق میlrm;شود ضرباهنگ و داستان سرایی هوشمندانه خود را نگه دارد درحالی که زیرلایه های ماجرا را فاش می کند.

سخن پایانی درباره سریال کره ای سوییچ تغییر جهان

سریال کره ای سوییچ تغییر جهان در تمام مدت خود هرگز بازی بین قهرمانان و شخصیت های تبهکار را طوری نشان نداده است که به نفع یکی از آنlrm;ها باشد. اگر داستان های و پلیسی دوست دارید، یقیناً از سریال کلید تغییر جهان و ماجراجویی تیم سوییچ لذت خواهید برد . درصورتی که این سریال را دیده اید یا در مورد آن نظری دارید خوشحال میlrm;شویم با ما و سایر خوانندگان سایت در میان بگذارید.


بدون شک سریال های کره ای در ایران طرفداران زیادی دارند. این درام های هیجان انگیز که به فرهنگ ما نزدیک هستند چندین سال است که در رسانه ملی پخش می شوند و در فهرست سریال های مورد علاقه مردم قرار دارند. ازجمله این آثار می توانیم به سریال سوییچ تغییر جهان اشاره کنیم. ما در این مطلب به مواردی مانند خلاصه سریال سوییچ تغییر جهان می پردازیم و نگاهی کامل به این سریال زیبا خواهیم داشت.

این سریال که آن را به اسم سریال کلید تغییر دنیا نیز می شناسند در تمامی لحظات خود در تلاش است صحنه های پویا و التهاب برانگیز داستان را حفظ کند و برای همین از یک تیم بازیگری هوشمند و ماجرای هیجان انگیز بهره می برد. سریال سوییچ تغییر جهان از همان هفته های ابتدایی پخش خود، مخاطبش را میخکوب کرد به نحوی که هیچ کس دوست نداشت قسمت بعدی را از دست بدهد.

تیم بازیگری توانمند این سریال در دو دسته قهرمانان و تبهکاران قرار می گیرند. داستان سریال سوییچ تغییر جهان که بعداً آن را کاملlrm;تر توضیح می دهیم در مورد یک خلافکار است که نقش یک دادستان را برعهده می گیرد تا بیننده یک نوع انگیزه درونی و کنجکاوی برای دنبال کردن دلیل ماجراجویی های او پیدا کند. سریال با مهارت زیادی نبرد بین شر و خیر را به تصویر می کشد تا این که به نقطه اوج و پیروزی قهرمانان می رسیم.

بدون شک سریال های کره ای در ایران طرفداران زیادی دارند. این درام های هیجان انگیز که به فرهنگ ما نزدیک هستند چندین سال است که در رسانه ملی پخش می شوند و در فهرست سریال های مورد علاقه مردم قرار دارند. ازجمله این آثار می توانیم به سریال سوییچ تغییر جهان اشاره کنیم. ما در این مطلب به مواردی مانند خلاصه سریال سوییچ تغییر جهان می پردازیم و نگاهی کامل به این سریال زیبا خواهیم داشت.

این سریال که آن را به اسم سریال کلید تغییر دنیا نیز می شناسند در تمامی لحظات خود در تلاش است صحنه های پویا و التهاب برانگیز داستان را حفظ کند و برای همین از یک تیم بازیگری هوشمند و ماجرای هیجان انگیز بهره می برد. سریال سوییچ تغییر جهان از همان هفته های ابتدایی پخش خود، مخاطبش را میخکوب کرد به نحوی که هیچ کس دوست نداشت قسمت بعدی را از دست بدهد.

تیم بازیگری توانمند این سریال در دو دسته قهرمانان و تبهکاران قرار می گیرند. داستان سریال سوییچ تغییر جهان که بعداً آن را کاملlrm;تر توضیح می دهیم در مورد یک خلافکار است که نقش یک دادستان را برعهده می گیرد تا بیننده یک نوع انگیزه درونی و کنجکاوی برای دنبال کردن دلیل ماجراجویی های او پیدا کند. سریال با مهارت زیادی نبرد بین شر و خیر را به تصویر می کشد تا این که به نقطه اوج و پیروزی قهرمانان می رسیم.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

چگونه از طریق کانالهای تلگرام وتبلیغ در گروهها درامدزایی کنیم مصطفی مردانی ابادی (روستا ) در سیستان خرید دارو گیاهی وبگاه تخصصی تکنولوژی و موبایل ایران Film2irani ستاره ها خبار دنیای موزیک دانلود آهنگ جدید رادیو جوان football-724